عزیز زهرا کجایی...؟؟
کی میشه آقا بیایی؟با نوای دل میخونم , مهدیه زهرا کجایی؟
یوسف از جرم زلیخا مدتی زندان برفت مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است.... عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت: و چرا آب به گلدان نرسیدست عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود کجایی گل نرگس؟! کسی نیامده جز او سر قرار خودش نشسته غرق تماشای آبشار خودش چه انتظار عجیبی ست که شب تا صبح کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش در انتظار باران نیست کسی که هیچ بذری نپاشیده است روز ظهورت چه سر افکنده اند آنها که در دعای فرج کم گذاشته اند... ای کاش مشمول دعایش باشیم در ذکر قنوت و سجده هایش باشیم آدینه به هر طلوع و صبح و سحرش چون منتظران چشم به راهش باشیم مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم؟ عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم؟ چشم آلوده کجا , دیدن دلدار کجا؟ چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم؟ 15 / 9 / 1391برچسب:, :: 12:56 :: نويسنده : علی بالی برای رفتن تا آسمان بده راهی برای دیدن رویت نشان بده ما مردمان ساده دل این زمانه ایم اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده عمرم به لب رسید و ندیدم بهار را دیدم تمام خلق و ندیدم نگار را ترسم که بگذرد عمرهای روز من با خود برم به خاک غم انتظار را... قلمی خواهم ساخت از نی باغ بهشت جوهر از شیشه ذات , کاغذ از صفحه دل نور از شمع حیات , تا نویسم همه جا نام زیبای "ابا صالح" را بوی عطر یار دارد جمعه ها مژده ی دیدار دارد جمعه ها جمعه در خورشید ما آیینه است وعده گاه عاشقان آدینه است جمعه ها دل یاد دلبر میکند نغمه ی یابن الحسن سر میکند خدایا تا به کی هجران مهدی به دستم حسرت دامان مهدی الهی هر بلا از حضرتم دور الهی من بلا گردان مهدی من گل های زیادی را دیده ام , گل لاله را میشناسم , گل نسترن را دیده ام , با شقایق دوست بوده ام , گل سرخ را با تمام زیبایی اش دیده ام , طنازی نیلوفر را نگریسته ام , اما هیچکدامشان برای من گل نرگس نمیشود... 15 / 9 / 1398برچسب:, :: 12:35 :: نويسنده : علی ولادت ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ، كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكري ( ع ) فرزندي تولد خواهد يافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم عباسي ، هشتمين خليفه عباسي ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسي قرار داد اين انديشه - كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بيگناه را كشت ، و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين كرد . در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولي خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل مي كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه اي شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر مي برد به هنگامي كه ولادت ، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پاي نهاد ، او را از ميان بردارند بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد . آنان نيز مهدي را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادي. پيوندها |
||
![]() |